نگارش یازدهم-

درس پنجم نگارش یازدهم

nika

نگارش یازدهم. درس پنجم نگارش یازدهم

یه انشا میخواستم...

جواب ها

جواب معرکه

Amirmahdi

نگارش یازدهم

موضوعش چی باشه جانم😂

جواب معرکه

Hafez .R

نگارش یازدهم

جانم عزیزم😂

.... ..

نگارش یازدهم

موضوعش رو باید بگی دیگه من یه انشا دارم خیلی قشنگیه درباره عقربه های ساعت که به آدما تشبیهشون می‌کنه میخوای بفرستم ؟

جواب معرکه

○]~}}{》||||^:/》(っっا

نگارش یازدهم

مننون که جوابو خواستی

𝑲𝒐𝒅𝒆𝒊𝒏

نگارش یازدهم

بنام خداوند بخشنده مهربان موضوع انشا: پاییز  پارت ۴ ❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ به نام خدایی که عشق را در نهاد ما نهاد پاییز آمده،پر از دلتنگی؛از عطری که در هوا پخش کرده می توان فهمید که چقدر دلتنگ است.گوش کن!صدای قدم های دلبرانه خزان را می شنوی؟برای من که دلم چون غروب پاییز است،صدای تو از دور هم غم انگیز است. هرچه که هست،من خزان را دختر دردانه ای می دانم که نیامده بساط گریه اش را پهن می کند.او با لباسی چین چین،پرشده از برگ های خزان وگل سری با یاقوت های سرخ انار و چندپره ای از نارنگی و خرمالویی بزرگ که آن گوشه ی گل سرش به شدت خودنمایی می کند،می آید و میان فصل ها ردپایی می گذارد فراموش نشدنی. پاییز به قدم زدن های دونفره اش معروف است،راه رفتن روی برگ های خشکیده ای که تا متولد می شوند،مادرشان را ازدست می دهند!پاییز است و رنگ های زرد و نارنجی اش که زبانزد همه ی رنگ هااست.پاییز فصل اشک ریختن های بی دلیل است و عشق،زیباترین راز پاییز است. عاشق شدن در پاییز رنگ و بوی دیگری دارد.راه میروی،دست در دستانش.بوی باقالی و لبوی کنار خیابان مستتان می کند!پا می گذارید روی برگ هایی که قلب هایشان زیر پاهایتان جان می دهد.کوچه به کوچه راه میروید و خیابان ها شاهد زمزمه هایتان می شوند.زیر باران پاییز راه می روید و گونه هایتان از اشک خدا خیس می شوند.وچه لذتی دارد تو باشی و من و پاییز که خیابان هارا بخاطر تو زرد و نارنجی می کند. و به راستی پاییز قصه بهاریست که عاشق شده ❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ پایان.

𝑲𝒐𝒅𝒆𝒊𝒏

نگارش یازدهم

بنام خداوند بخشنده مهربان موضوع انشا: پاییز  پارت ۴ ❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ به نام خدایی که عشق را در نهاد ما نهاد پاییز آمده،پر از دلتنگی؛از عطری که در هوا پخش کرده می توان فهمید که چقدر دلتنگ است.گوش کن!صدای قدم های دلبرانه خزان را می شنوی؟برای من که دلم چون غروب پاییز است،صدای تو از دور هم غم انگیز است. هرچه که هست،من خزان را دختر دردانه ای می دانم که نیامده بساط گریه اش را پهن می کند.او با لباسی چین چین،پرشده از برگ های خزان وگل سری با یاقوت های سرخ انار و چندپره ای از نارنگی و خرمالویی بزرگ که آن گوشه ی گل سرش به شدت خودنمایی می کند،می آید و میان فصل ها ردپایی می گذارد فراموش نشدنی. پاییز به قدم زدن های دونفره اش معروف است،راه رفتن روی برگ های خشکیده ای که تا متولد می شوند،مادرشان را ازدست می دهند!پاییز است و رنگ های زرد و نارنجی اش که زبانزد همه ی رنگ هااست.پاییز فصل اشک ریختن های بی دلیل است و عشق،زیباترین راز پاییز است. عاشق شدن در پاییز رنگ و بوی دیگری دارد.راه میروی،دست در دستانش.بوی باقالی و لبوی کنار خیابان مستتان می کند!پا می گذارید روی برگ هایی که قلب هایشان زیر پاهایتان جان می دهد.کوچه به کوچه راه میروید و خیابان ها شاهد زمزمه هایتان می شوند.زیر باران پاییز راه می روید و گونه هایتان از اشک خدا خیس می شوند.وچه لذتی دارد تو باشی و من و پاییز که خیابان هارا بخاطر تو زرد و نارنجی می کند. و به راستی پاییز قصه بهاریست که عاشق شده ❥𝆛𝆐𝅮𝅘𝅥𝅮𝒉𝒂𝒅𝒊𝒔𖣲̶ͥ.̶⃫ᷝⷮ͟͞💌̶̶̶̶̶̶̶̶⃫͟͞.͟.⸙:꯭ ̶̶̶᭄꯭ٜٜ پایان.

سوالات مشابه

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام

Ad image

جمع‌بندی شب امتحان فیلیمومدرسه

ویژه اول تا دوازدهم

ثبت نام